در اعماق تاریک و ممنوعه، جایی که مرزهای واقعیت درهم میشکنند، خواهر ستاره (ستاره) خود را در میان چنگالهای یک وحشت کیهانی مییابد. او که زمانی نمادی از خلوص و ایمان بود، اکنون در یک رقص شیطانی بین تقدس و کفرآمیزی گرفتار شده است.
روح او، که زمانی با دعا و ریاضت تسکین مییافت، اکنون توسط زمزمههای موجودات باستانی و قدرتهای ماورایی تسخیر شده است. چشمان او، که زمانی نور الهی را منعکس میکرد، اکنون رازهای کیهانی را که در انتظار بیدار شدن هستند، آشکار میکند.
در این عکسها، ما شاهد سفری هستیم که در آن ایمان و عصیان درهم میآمیزند. لباسهای راهبهای که زمانی او را محافظت میکردند، اکنون به نمادی از آسیبپذیری او در برابر نیروهای تاریک تبدیل شدهاند.
هر ژست، هر نگاه، داستانی از وسوسه و تسلیم را بازگو میکند. او که زمانی به عهد خود وفادار بود، اکنون در برابر وعدههای دانش ممنوعه و لذتهای گناه آلود تسلیم شده است.
این مجموعه عکس، صرفاً یک نمایش شهوانی نیست، بلکه کاوشی در اعماق روح انسان و نبردی است بین نور و تاریکی، ایمان و شک و تردید، و تقدس و کفرآمیزی. این تصویری از یک راهبه است که در چنگال اسطورههای باستانی گرفتار شده است و ما را به چالش میکشد تا مرزهای باورهای خود را زیر سوال ببریم.









